وظایف اخلاقی پرستاران
وظایف اخلاقی پرستاران
وظایف اخلاقی پرستاران
نويسنده: محمد حقیقتخواه
معیار ارتباط پرستاران با بیماران
1. رابطه انسان با خود: به این معنا که آدمی خود را بشناسد، ارزشها و استعددهای بالقوه و خدادادی خود را تشخیص دهد، هدف از خلقت و فلسفه وجودی خود را مطالعه و بررسی کند تا در نتیجه، به قدر و قیمت واقعی گوهر وجود خویش آگاه شود.
2. رابطه انسان با خدا: فلسفه خلقت، کمال نهایی انسان وتقرب به پروردگار است و این مهم، تنها از راه شناخت خداوند و پیمودن راههای تقرب به درگاه خالق متعال فراهم است.
3. رابطه انسان با دیگران: انسان موجودی اجتماعی است و بسیاری افراد، این ویژگی را جزو خصوصیات ذاتی و طبیعی او و او را موجودی مدنیبالطبع به شمار میآورند. برخی از نظریهپردازان علوم اجتماعی، این خصیصه را معلول نیازهای گوناگون آدمی میدانند و میگویند: نیازهای او با توجه به استعدادهای مختلف وی، با معاشرت، تبادل افکار و برقراری رابطه نیکو با همنوعان در یک اجتماع، سامان مییابد. در دیدگاه اسلامی، جامعه و روابط انسانی رنگ الهی و عبادی به خود میگیرد و جنبههای گوناگون رفتار آدمی، به منظور رسیدن به هدف غایی آفرینش که کمال مطلوب است، معنا و مفهوم مییابد. بر این مبنا، جامعه و روابط متنوع آن، صحنه آزمون الهی است و انسان در این صحنه میتواند با ایجاد روابط صحیح و انسانی با همنوعان خود، صفتهای نیکوی مورد توجه و رضایت حق تعالی را در خود پرورش دهد. بنابراین، آنچه دراخلاق پرستاری اهمیت دارد، رنگ الهی زدن به کارها و اصلاح روابط خود با بیماران، بر اساس آموزههای دینی است. معیار روابط انسان با دیگران، این است که آدمی رفتار خود را با مردم نیکو کند، انصاف و مدارا را رعایت کند و آنچه برای خود میپسندد، برای همگان نیز بخواهد. امیرمؤمنین علی علیهالسلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیهالسلام ، از این معیار کلی چنین یاد مینماید:
اِجعَل نَفسَکَ مِیزانا فیما بَینَکَ وَ بَینَ غَیرِکَ فأَحْبِبَ لِغَیرِکَ ما تُحِبُّ لِنفسکَ واکْرَهْ لَهُ ما تَکْرَهُ لَها ولا تَظْلِمْ کما لاتُحِبُّ أَن تُظْلَمُ و أَحْسِنْ کما تُحِبُّ أَنْ یُحسَنَ الَیْکَ.
خویشتن را در میان خود و دیگران میزان قرار ده. آنچه را برای خود میخواهی، برای دیگران بخواه و آنچه را برای خود خوش نمیداری، برای دیگران نیز خوش ندار. به کسی ستم نکن، چنانکه دوست نداری به تو ستم شود و نیکی کن، همان گونه که دوست داری به تو نیکی شود.
بنابراین، پرستاران با در نظر گرفتن این معیار تعیین کننده، بیماران را جزئی از وجود خویش به حساب میآورند و به گونهای با آنان رفتار میکنند که دوست میدارند با خودشان همان گونه رفتار شود.
1. تنظیم روابط پرستاران با بیماران، بر اساس دستورهای دینی و ارزشهای انسانی.
2. رنگ الهی و عبادی دادن به کار.
3. توجه به خواستههای بیماران به اندازه رسیدگی بهخواستههای خویش.
خوش اخلاقی و خوش رفتاری با بیماران
تُلیِّنُ جانِبَکَ و تُطَیِّبُ کلامَکَ و تَلْقی اَخاکَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ.
حسن خلق، آن است که برخوردت را نرم کنی و سخنت را پاکیزه سازی و برادرت را با خوشرویی دیدار کنی.
همواره دین مقدس اسلام پیروان خود را به نرمخویی و خوشخلقی در تعامل با دیگران فرامیخواند و آنان را از درشتی و تندخویی باز میدارد. در قرآن کریم درباره ستایش پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله میخوانیم:«اِنَّکَ لَعَلی خلقٍ عظیم؛ به درستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شدهای. (قلم:4)
حسنخلق و گشادهرویی، در جلب محبت دیگران بسیار مؤثر است. به همین جهت، خدای مهربان نیز پیامبران و سفیران خویش را انسانهای عطوف و نرمخو قرار داده است. این مردان بزرگ برای دستیابی به اهداف الهی، با آراستگی به حسن خلق و شرح صدر، چنان با گشاده رویی با مردم روبه رو میشدند که نهتنها هر انسان حقیقتجویی را به آسانی شیفته خود میساختند و او را از زلال هدایت سیراب میساختند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمسار و دگرگون میکردند.
قرآن کریم این فرصت گرانبهای اخلاقی، عنایتی بزرگ از سوی خداوند برای پیامبر برشمرده شده و آمده است:
فبما رحمة من اللّه لنت لهم ولو کنت فَظّا غلیظ القلب لانفضّوا من حولِک. (آل عمران: 159)
در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرمخو شدهای و اگر خشن و سنگدل بودی، از گردت پراکنده میشدند.
پیامبر گرامیاسلام صلیاللهعلیهوآله نیز همگان را به خوشخلقی سفارش کرده و آن را شرط ورود به بهشت دانسته و فرموده است:
اکثرُ ما تَلِجُ بِهِ امَّتی الجَنَّة تقوی اللّهِ و حُسنُ الخُلقِ.
بیشترین امتیازی که امت من به سبب داشتن آن به بهشت میروند، تقوای الهی و حسن خلق است.
بنابراین، پرستاران با پیروی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ، بهترین اسوه اخلاق و بهکارگیری دستورهای نورانی او، رابطه صمیمانهای با بیماران خواهند داشت. چه بسیار پرستارانی که با اخلاق نیک خود، بیماران را از محبت خویش سیراب نموده و پایههای دوستی بین خود را پایدار میسازند و بدین گونه، به روند بهبود بیمار سرعت میبخشند.
وعده این ثبات و پایداری در روابط دوستانه، در سخن پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله به خوبی ترسیم شده است:
«حُسنُ الخُلق یُثبِتُ المَوَدَّةَ؛ خوشخویی دوستی را پایدار مینماید.»
در سایهسار خوشاخلاقی، ناراحتیها، نکوهشها و بیصبریهای بیماران که گاهی بیاختیار صورت میگیرد، رنگ میبازد و به مهر و محبت تبدیل میشود. یک پرستار گشادهرو، راحتتر میتواند با ناسازگاریهای بیماران روبهرو شود. در صورتی که پرستار نیز مانند بیمار، تحمل درد را نداشته باشد، لحظهها و ساعتهای ناآرامی برای بیمار و پرستار در پیش خواهد بود. امام علی علیهالسلام در تأثیر حسنخلق بر تعادل روحی آدمی و هموارسازی مسیر زندگی میفرماید:
من حَسُن خُلقَه سَهُلَت لَهُ طُرُقُهُ.
هر کس خلقش نیکو شد، راههای زندگی برایش هموار میگردد.
خوشرفتاری افزون بر گشایش امور دنیوی، درجات اخروی نیز به همراه دارد؛ چنانکه پیامبر اسلام به آن وعده داده و فرموده است:
اِنَّ الْعَبدَ لَیَبْلُغُ بِحُسنِ خُلقِهِ عظیمَ درجاتِ الآخِرَةِ و أشرَفَ المنازِلَ وَ اِنَّهُ ضعیفُ العبادَةِ.
بنده در سایه خوشخلقی خود به درجات بزرگ و مقامهای والایی در آخرت میرسد؛ با آنکه عبادتش ضعیف است.
از دیگر آثار خوشخلقی، گشایش و فزونی روزی است.
کسانی که رفتار خود را با گشادهرویی و اخلاق نیکو سامان میدهند، گنجینههای روزی و برکت را به سوی خود میگشایند؛ چنانکه علی علیهالسلام میفرماید: «فی سَعَةِ الاخلاق کُنوزُ الارزاقِ؛ گنجینههای روزی درنرمخویی و گشادهرویی است».
1. سفارش به اخلاق پسندیده و خوش رویی در برخورد با دیگران.
2. خوش اخلاقی، سبب دستیابی به درجات والا و گسترش روزی.
حفظ آبروی دیگران
بنابراین، پوشیدن کاستیها و زشتیهای مسلمان بسیار مهم است. خدای بزرگ با اینکه از پنهان و آشکار بشر آگاه است، عیبهای وی را فاش نمیسازد. پس چگونه انسانی که خود از کاستی و عیب خالی نیست، میتواند به جست و جوی عیب و نقصهای دیگران بپردازد؟ شایسته نیست که آدمی به سبک کردن، مسخره کردن و برجسته نمودن نقصهای دیگران بپردازد، بلکه هر مسلمانی وظیفه دارد، به اندازه توان خویش آبروی دیگران را نگاه دارد. پرستاران که به طور طبیعی، از بعضی مسائل خصوصی بیماران آگاه میشوند، به حفظ این آبرومندی سزاوارترند.
مردی در حضور رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله از کسی بدگویی کرد و در همانجا فرد دیگری درمقام دفاع از وی برآمد، حضرت فرمود:
من ردَّ عن عِرضِ أخیه کانَ لَهُ حِجابا مِنَ النار.
کسی که جلوی آبروریزی برادر مؤمنش را بگیرد، از آتش دوزخ در امان است.
1. خداوند نگهدار آبروی انسان است.
2. دستور اسلام به حفاظت از آبروی دیگران، بر کسی پوشیده نیست.
احترام به بیماران
از سوی دیگر، خداوند ویژگی کریمانه بودن گفتار را اینگونه تأکید میکند: «و قُل لَهُما قولاً کریما؛ با لحنی لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو».(اسراء: 23)
اسلام عزیز، سخن گفتن نیک و شایسته را نوعی برآوردن نیاز عاطفی افراد میشمارد و به پیروان خویش توصیه میکند که اگر نمیتوانید نیاز تنگدستان را برآورده کنید، دست کم با زبان خوش با آنان سخن بگویید: «فقُل لَهُم قولاً میسورا؛ با آنان سخن نیک همراه با احترام داشته باش». (اسراء:28)
افراد بیمار، در شرایط روحی و روانی حساسی به سر میبرند. اینان در آن وضعیت انتظار دارند، با سخنان آرامبخش پرستاران و رعایت احترامشان، آرامش یابند. این احترام همواره باید در عمل و کردار پرستاران دیده شود. باید به درخواست هایشان توجه کنند. اگر دعوت به همنشینی کردند، آنها را اجابت کنند و اگر هدیهای داشتند، با روی گشاده از آنها بپذیریند؛ زیرا بیماران تصور میکنند نپذیرفتن این درخواست، به خاطر رعایت موارد بهداشتی و دوری کردن از آنهاست. پس بر ماست که این سخن رسول گرامی را در دستور کار خویش قرار دهیم که فرمود: مِنْ مَکْرمَةِ الرَّجل لِاَخیه اَن یَقبِلَ تُحْفَتَهُ و اَن یتَّحِفَهُ بما عندَهُ.
از بزرگداشت برادر دینی، این است که هدیهاش را بپذیرد و از آنچه دارد، نسبت به او مضایقه نکند.
سیره عملی آن حضرت مصداقهای دیگری از احترام را میآموزد. هنگامی که برادران دینی بر آن بزرگوار وارد میشدند، به احترام آنها از جا برمیخاست، برای آنان جا باز میکرد و زیرانداز پهن میساخت. گاهی عبای خود را از دوش میکشید و برای دیگران میانداخت. برای تکیه دادن ایشان بالش فراهم میساخت و اگر برادر دینیاش از راه دور میآمد، چند قدمی به استقبالش میرفت و او را ارج مینهاد. اینگونه رفتارها از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله ، میتواند سرمشق نیکویی برای همه پرستاران مسلمان و آزاده باشد.
احترام مسلمان، به وسیله گفتار و کردار نیک و پذیرش درخواستهای آنان.
سلام و احوالپرسی با بیمار
سلام کردن، در فرهنگ اسلامی از نشانههای تواضع است. سلام دهنده خود را بالاتر از دیگران نمیبیند و با صفا و صمیمیت، با دیگران رو به رو میشود، امام صادق علیهالسلام فرمود:
مِنَ التَّواضُع اَن تُسَلِّمَ علی من لَقیتَ؛
از نشانههای تواضع این است که هر کس را ملاقات کردی، به او سلام کنی.
سلام پرستار، ارتباط دوستانه و پرمهر ایجاد میکند و بذر محبت را بین او و بیمار میکارد. امام حسین علیهالسلام در اهمیت سلام کردن میفرماید:
لسَّلامِ سبعُونَ حسنَةً تِسعٌ و سِتّونَ لِلمُبْتَدیءِ و واحِدَةٌ لِلرّادِّ.
سلام کردن، هفتاد حسنه دارد که شصت و نه تا برای سلام کننده و یکی برای پاسخ دهنده آن است.
پس سلام کننده به رحمت الهی نزدیکتر است و شباهت بیشتری به رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله دارد. امام صادق علیهالسلام در همینباره میفرماید: «البادی بالسَّلامِ أَولی باللّه و برسولِهِ؛ شروع کننده سلام، به خدا و رسولش نزدیکتر است».
از سوی دیگر، باید دانست هر چند سلام کننده با آغاز سلام، بیشترین ثواب را نصیب خود میسازد، طرف مقابل نیز بنابر دستور قرآنی، باید با رعایت ادب پاسخ او را بگوید.
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
وَ اذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأحْسَنَ منها أَوْ رُدّؤها اِنَّ اللّهَ کان علی کلِّ شیءٍ حَسیبا. (نساء: 86)
هرگاه کسی به شما سلام کرد، پاسخی نیکوتر دهید یا همان تحیت را به وی برگردانید.
پرستار نباید در سلام کردن تفاوتی میان افراد، از جهت دارایی و فقر بگذارد. امام رضا علیهالسلام در توصیهای میفرماید:
مَنْ لَقِیَ فقیرا مُسلِما فَسَلَّمَ علیهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَی الغَنِیُّ لَقِیَاللّه عَزَّوَجَلَّ یومَ القیامَةِ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبانُ.
هر کس با مسلمان تنگدستی رو به رو شود و به او به گونهای سلام کند که با سلام کردن بر دارا تفاوت داشته باشد، روز قیامت که به دیدار خدا میرود، خدا از او خشمگین است.
نکته دیگر اینکه، گاهی سلام کردن به قدری همراه با احترام و بزرگداشت است که بیشتر به ریا و چاپلوسی شباهت مییابد. اگر سلام ما فقط احترام ظاهری باشد و در دل نسبت به مؤمنان ارادت نداشته باشیم، نوعی کوتاهی در مهرورزی به شمار میآید. امیرمؤمنان علی علیهالسلام میفرماید:
لاتبْلِغُ فی سلامِکَ عَلَی الاخوانِ حدَّ النِّفاقِ ولا تُقَصّرهُمْ عن درجةِ الاستحقاقِ.
در سلام کردن به برادران، نه در حد نفاق زیاده روی کن و نه آنان را از درجه شایستگی پایین آور.
سلام کردن، نشانه تواضع پرستار و عامل تحکیم دوستی بین بیمار و پرستار است.
پرستار و زیبایی سخن
در واقع، سخن به منزله پلی است که مغزهای جدا از هم را به یکدیگر پیوند میزند. گاهی یک سخن زیبا و یا یک کلام متین، در تصمیمگیری انسان و تغییر حالتهای روحی او بسیار مؤثر است. روشن است که این نعمت ارزشمند به همان اندازه که بر رشد و کمال آدمی تأثیرگذار است، بر اثر کنترل نشدن تنزل شخصیتی او را نیز موجب خواهد شد. از علی علیهالسلام پرسیدند: زیباترین مخلوق خدا کدام است؟ فرمود: سخن. گفتند: زشتترین آنها کدام است؟ باز هم فرمود سخن. سپس فرمود:
بالکلامِ ابْیَضَّتِ الوُجوهُ وَ بالکلامِ اسوَدَّتِ الوجوهُ.
چهرهها با سخن، سفید میشوند و با سخن، سیاه میگردند.
قرآن کریم برای سخن زیبا و نیکو ارزش زیادی قائل شده و با بیانی سرشار از عطوفت و صمیمیت، از بندگان خدا خواسته است تا سخن خود را به برترین صورت بر زبان آورند: «قُل لِعِبادی یَقولوا الّتی هِیَ أَحْسَنُ؛ به بندگانم بگو برترین سخن را بگویند». (اسراء:53)
در مجموع، باید گفت سخن خوش و پسندیده که موجب خشنودی شنونده میشود، گفتاری است که آدمی دوست دارد دیگران هنگام سخن گفتن با وی، آن را به کار برند.
سلیمان بن مهران میگوید: روزی حضرت صادق علیهالسلام به تعدادی از پیروان خود که نزد ایشان حاضر بودند، فرمود:
مَعاشرَ الشِّیعَةِ کونوا لنا زینا ولاتکونوا علینا شینا قولوا للناسِ حُسنا واحْفَظوا ألسِنَتَکُمْ عن الفُضولِ و قبیحِ القولِ.
ای گروه شیعه (بکوشید تا) زینت ما باشید و (مایه) عیب و عار ما نباشید. با مردم نیکو سخن بگویید. زبان هایتان را نگه دارید و آن را از پرگویی و سخن زشت بازدارید.
با توجه به آموزههای روایی، شایسته است که پرستاران هنگام سخن گفتن، ادب اسلامی را رعایت کنند و به گونهای با بیماران حرف بزنند که به شخصیت آنها اهانتی نشود. آنها باید مقصود خود را درنهایت احترام و فروتنی ابراز کنند و متناسب با شأن و منزلت بیماران با آنان رفتار نمایند. واقعه تاریخی زیر، الگوی رفتاری خوبی بر آنان است:
از عباس عموی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله پرسیدند: شما بزرگترید یا رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ؟ عباس که سنش از پیامبر بیشتر بود، پاسخ گفت: رسول خدا بزرگتر است، ولی من پیش از ایشان متولد شدهام.
1. سخن گفتن، مایه جذب یا رنجش دیگران میشود.
2. توصیه قرآن و روایتها به سخن نیکو و مؤدبانه.
شوخ طبعی پرستاران
ائمه اطهار علیهمالسلام شوخی و مزاح را برای انسانها، بسان داروی شفابخشی میدانند که مصرف بجا و محدود آن، در کاستن نگرانیها، تقویت پیوند دوستی میان افراد جامعه و آرام بخشی دردهای روحی و روانی سودمند و لازم است. امام باقر علیهالسلام کسی را که در حضور دیگران، مزاح کند، به شرط آنکه به خاطر آن شوخی مرتکب لغزشی نشود، محبوب خدای متعال معرفی میکند و میفرماید:
اِنَّ اللّه یُحِبُّ المُداعِبَ فی الجماعَةِ بلا رَفَثٍ.
خداوند کسی را که در میان جمع بدون ناسزاگویی مزاح کند، دوست میدارد.
پیامبر بزرگوار اسلام، با اینکه خود شاخصترین الگوی فضیلتهای اخلاقی بود، گاه و بیگاه با بعضی افراد شوخیهای زیبا و نمکین میکرد و با شوخیهای خود، در پی شادکردن دل مردم و زدودن غبار غم و اندوه از سیمای آنان بود. ایشان میفرماید: «انّی لَاَمْزَحُ ولا أقولُ اِلاّ حَقّا؛ همانا من شوخی میکنم، ولی چیزی جز حق نمیگویم».
زنی که او را ام ایمن میگفتند، خدمت پیامبر رسید و عرض کرد: همسرم شما را به منزل دعوت کرده است. آن حضرت فرمود: شوهرت همان است که در چشمش سفیدی دارد؟ زن که متوجه منظور پیامبر نشده بود، عرض کرد: نه، به خدا سوگند! در چشم او سفیدی نیست. حضرت فرمود: چرا در چشمش سفیدی است. زن دوباره عرض کرد: نه، به خدا سوگند! آن گاه حضرت با تبسم فرمود: عنبیه چشم همه مردم، سفید است.
همچنین، نقل شده است آن حضرت پیرزنی فرتوت را دید که دندان هایش ریخته بود. فرمود: «آگاه باشید که پیرزنان بیدندان وارد بهشت نخواهند شد.» پیرزن گریان و اندوهگین شد. حضرت که متوجه حال او بود، علت گریهاش را پرسید. عرض کرد: ای رسول خدا! من بیدندان هستم. حضرت خندید و فرمود: «بله تو با این حال وارد بهشت نخواهی شد، بلکه اول جوان میشوی و دندان هایت میروید و آنگاه به بهشت میروی».
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گاهی مطلبی به خردسالان میفرمود و سپس به شوخی میگفت: «لاتَنْسَ یا ذَا الْاُذُنَیْنِ؛ ای صاحب دو گوش فراموش مکن».
نمونه آخر اینکه، صهیب از اصحاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود. او مدتی به درد چشم مبتلا شد. روزی حضرت او را در حال خرما خوردن دید، به او فرمود: با آنکه چشمت درد میکند، خرما میخوری؟ صهیب عرض کرد: با آن طرف که درد نمیکند، میخورم! آن حضرت طوری تبسم کرد که دندانهایشان مشاهده میشد.
البته لازم است دقت شود که مزاح و شوخی باید در حدی باشد که موجب از بین رفتن اندوه و شاد کردن مؤمن باشد و به گناه، زیاده روی و جسارت بر زبان آوردن سخنان خلاف ادب کشیده نشود. مزاح باید برای شاد کردن بیماران صورت گیرد. بنابراین، اگر با شوخی کردن زمینه رنجش بیمار فراهم آید، یا کسی مورد تمسخر واقع شود، ممنوع و نکوهیده است و چه بسا موجب کینه توزی و بروز دشمنی را در پی دارد.
دراین باره علی علیهالسلام میفرماید: «لِکُلِّ شَیءٍ بَذْرٌ و بَذْرُ العداوَةِ المِزاحُ؛ برای هر چیزی بذری است و بذر دشمنی، مزاح است».
نکته دیگر اینکه، شوخی نباید برای پرستار به صورت یک عادت همیشگی درآید، به گونهای که همواره دنبال بهانهای باشد تا به شوخی بپردازد. در این صورت، تشخیص دادن بین شوخیها و موضعگیریهای جدی او بسیار مشکل خواهد شد. در برخی از موارد، لازم است بیمار برای سلامتی کامل به دستورها و توصیههای پرستاران هر چند که برای وی ناگوار آید، عمل کند؛ بنابراین باید مرز و حریم بین رفتار شوخی و جدی پرستار محفوظ بماند. امام علی علیهالسلام در حدیث زیر به این نکته توجه میدهد که: «من جَعَلَ دَیْدَنَهُ الهَزْلَ لَمْ یُعْرَف جِدُّهُ؛ هر کس شوخی را عادت خود قرار دهد، موضع جدی او (از شوخیهایش) شناخته نمیشود».
1. توصیه معصومین به شوخی و بذله گویی.
2. رعایت ادب و احترام دیگران به هنگام شوخی.
3. رعایت اعتدال هنگام شوخی.
پرستاران و آراستگی ظاهر
در سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آمده است که هر گاه ایشان قصد رویارویی با دیگران را داشت، موی سر خود را شانه میزد و سر و وضع خود را مرتب میکرد و برای آنکه تصویر خود را ببیند، در ظرف آبی مینگریست. وقتی علت این کارها را پرسیدند، فرمود:
اِنَّ اللّه تعالی یُحِبُّ مِنْ عَبدِهِ اذا خَرج اِلی اِخْوانِهِ ان یَتَهیَّأَ لهم و یتَجَمَّلَ.
خداوند متعال دوست دارد، هنگامی که بندهاش به سوی برادرانش میرود، خود را برای دیدار آنان آماده کند و بیاراید.
از امام باقر علیهالسلام نقل شده است: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از هر کوی و برزنی که عبور میکرد، تا مدتها بوی خوشی فضای آنجا را معطر میساخت، به گونهای که مردم میفهمیدند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از آن مسیر گذشته است. بنابراین، اسلام به رعایت آراستگی ظاهر، همچون آراستگی باطن، توجه کرده است. عمل به این توصیه مهم به وسیله پرستاران، برای بیماران بسیار نشاط آور و شادی بخش خواهد بود و آنها را نیز به رسیدگی به وضع ظاهر خویش تشویق خواهد کرد و امید به زندگی و آینده را در آنان افزایش خواهد داد.
آراستگی ظاهر، توصیه مؤکد اسلام و سیره رفتاری پیامبر خداست.
پرستاران و بزرگداشت سالمندان
مِنْ اِجلالِ اللّه اِجلالُ ذِی الشَّیْبَةِ المُسلِمِ.
تجلیل و احترام مسلمان سالخورده و سپید موی، در شمار تجلیل از خداوند متعال است.
امام صادق علیهالسلام نیز بیتوجهی در گرامیداشت سالمندان را موجب خروج از راه و رسم خاندان پیامبر میداند و میفرماید: «لیس منّا من لمْ یُوَقِّرْ کبیرَنا؛ آن که بزرگسالان ما را احترام نکند، از ما نیست». نیز فرموده است: «عَظِّموا کِبارَکُمْ؛ سالمندان خود را بزرگ شمارید».
از تعبیرهای به کار رفته در این سخنان گهربار درمییابیم که رابطه افراد جامعه به ویژه پرستاران، با سالخوردگان که ناتوانند و در زمان بیماری نیز ضعیفتر خواهند شد، باید فراتر از حد متعارف، احترامآمیز باشد. در حقیقت، تعظیم بزرگسالان در شمار احترام به ذات اقدس الهی است. بزرگسالان در برابر اعضای جامعه اسلامی حقوقی دارند که همگی موظف به رعایت آنها هستیم.
پرستاران نیز که در شرایط بحرانی و حساس جسمی و روحی با این افراد سر و کار دارند، باید در بزرگداشت آنان پیشقدم شوند و با حفظ احترام، وظیفه خود را نسبت به آنان به خوبی انجام دهند. پرستار باید با افراد بیمار به تناسب جایگاه و سن آنان رفتار کند و از هرگونه توهین و دل شکنی و بیاحترامی در حق آنان بپرهیزد. البته رعایت حال این بیماران زودرنج و نازکدل دشوار است، ولی همیشه کارهای سخت و طاقت فرسا ثواب بیشتری را نیز در پی دارد و بنا بر توصیه پیشوایان معصوم علیهمالسلام ، این گروه سزاوار محبت بیشتری هستند.
امام باقر علیهالسلام در روایتی اشاره میکند: کسی که چهار خصلت در او باشد، خداوند برایش خانهای در بهشت بنا میکند:
من أوی الیتمَ وَ رَحِمَ الضعیفَ و أشفَقَ عَلی والِدَیْهِ وَ رَفِقَ بِمُلولِهِ.
کسی که یتیمان را پناه دهد؛ به ناتوانان مهربانی کند؛ با پدر و مادرش به نرمی برخورد کند و با زیردستانش مدارا کند.
احترام به سالمندان و رعایت حال آنان، از توصیههای مؤکد معصومین است.
پرستار و مهربانی با بیماران
ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ. (بلد:17و18)
سپس از کسانی باشید که ایمان آوردهاند و یکدیگر را به صبر و مهربانی و عطوفت توصیه میکنند. اینان اصحاب یمین هستند.
رسول گرامی اسلام نیز برای استحکام پایههای مودت ومهربانی بین مؤمنان چنین میفرماید:
انّما المؤمنون فی تراحُمِهِمْ و تَعاطُفِهِمْ بِمنزلَةِ الجَسَدِ الواحِدِ اِذا اشتَکی عُضْوٌ فیهِ تَداعی لَهُ سایرُ الجَسَدِ بِالْحُمّی و السَّهَرِ.
مؤمنان، در مقام مهربانی و عطوفت نسبت به یکدیگر، همانند یک پیکرند. وقتی عضوی از این گروه بیمار شود، بقیه اعضا در تبداری و شب بیداری با او همراهی میکنند.
همدلی و همدردی با بیماران، در بهبود و شفای سریع آنان بسیار مؤثر است.
بیمار همانگونه که برای حفظ سلامتی جسمی به خوردن، آشامیدن، خواب، استراحت و درمان نیاز دارد، برای نشاط روحی خود نیز نیازمند مهربانی و عطوفت است. مهرورزی به دیگران، در حقیقت نشانه بزرگواری آدمی است. به طور کلی، نیکوکاری، دلسوزی و ایثار، ریشه در محبت و مهربانی افراد دارد و پرستار با نشان دادن این ارزشهای انسانی و هدیه کردن مهر و محبت به بیماران، خودخواهی را کنار میگذارد و خویشتن را وقف خدمت به بیماران میسازد. بیشک، فروغ مهربانی پرستار، گرمابخش وجود بیرمق بیماران میشود و جوانههای سلامتی را روز به روز در وجود آنان شکوفاتر خواهد ساخت.
1. مهرورزان، در قرآن جزو اصحاب میمنه شمرده شدهاند.
2. مهر و محبت به بیماران، در سرعت بخشیدن به سلامتی آنان بسیار مؤثر است.
عیادت برای خدا
تندرستی، از نعمتهای ناشناخته الهی است. آنکه بیمار میشود، چشم به راه سرکشی و احوالپرسی دوستان و بستگان است و از دلجویی آنان خرسند میشود.
رفت و آمد به خانه بیماران و عیادت از وی، از اخلاق پیامبران و سبب تحکیم رابطهها و دوستیهاست.
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نیز به عیادت بیماران میرفت. حتی یک بار از فردی یهودی نیز عیادت کرد که همسایه ایشان بود.
آنچه به عیادت ارزش میبخشد، خدایی بودن آن عمل و اخلاص در عیادت است. حتی بدون در نظر داشتن سابقه دوستی، فامیلی و همسایگی و یکسانی شغل و موقعیت افراد، بسیار مهم است که به عیادت دیگران رفت و این عمل، بیشتر آنگاه جلوه میکند که مریض گمنام و بیکس باشد؛ زیرا اینان بیش ازدیگران چشم به راه دیدار کنندگان هستند. البته این کار بسیار پرارزش و مایه آسانی حساب قیامت است. چون در حقیقت با این کار، انسان به دیدار خداوند میرود.
در حدیث قدسی آمده است:
من عادَ مؤمنا فِیَّ فَقَدْ عادنی.
هر کس در راه من (به خاطر خدا) مؤمنی را عیادت کند، مرا عیادت کرده است.
این کار تنها برای خداست. بنابراین، نباید در هدیه دادن و به عیادت بیمار رفتن، انتظار جبران داشته باشیم و شکایت کنیم که چرا ما به عیادتش رفتیم، ولی او به دیدار ما نیامد؛ که این نهایت کوتاهنگری است. چنانچه کسی هنگام بیماری به عیادتمان نیامد، شایسته نیست که ما نیز چون او رفتار کنیم؛ زیرا چنین واکنشی از کریمان به دور است. رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمود:
عُد مَنْ لایعودُکَ وَاَهْدِ مَنْ لا یَهدی لَکَ.
به عیادت کسی برو که از تو عیادت نکرده است و برای کسی هدیه ببر که برای تو هدیه و سوغات نیاورده است.
نکته دیگر اینکه، برخی به هر دلیل، عیادت و احوالپرسیشان غیرحضوری است و میکوشند فقط با پرس و جو از این و آن یا از راه تلفن و نامه جویای احوال اطرافیان خود شوند. گرچه از این رهگذر میتوان کسب اطلاع کرد، ولی دیدار چهره به چهره، حلاوت و برکتی دیگر دارد؛ چنانکه امام هادی علیهالسلام میفرماید:
مُلاقاةُ الْاِخوانِ نُشرَةٌ و تلقیحُ العقل و اِن کانَ نَزْرا قلیلاً.
دیدار برادران، سبب انبساط خاطر و باروری اندیشه است؛ هر چند کوتاه و اندک باشد.
با وجود این همه آثار و برکت، دیگر چه جای درنگ و عذرتراشی برای پرهیز از عیادت بیماران است. همه مردم، به ویژه گرفتاران و دردمندان، نیازمند احوالپرسی، رسیدگی و سرکشیاند.
1. سفارش اسلام به عیادت از بیمار، حتی آنان که رفتاری ناروا با انسان داشتهاند.
2. عیادت مطلوب، آن است که برای خدا و نیز حضوری باشد.
منبع: سایت حوزه
/س
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}